با سلام
اینجا وبلاگ زندگی کاغذی و صدای افکار من رو میشنوید
اینجانب اعتراف میکنم که یک سالی هست به شدت در امر مهم وبلاگ نویسی تنبل شده ام...
علتش هم اینه که پارسال چندتا اتفاق مهم افتاد که تصمیم گرفتم حتما حتما دربارشون بنویسم، با خودم میگفتم تا اینها رو ننوشتم مطلب دیگهای نمیذارم. ولی انقدر لفتش دادم که اون مطالب رو ننوشتم و پشت گوش انداختم و کم کم وبلاگم از رونق قبلی افتاد و به همین سرعت یکسال گذشت....
حتی اسفندماه نیومدم تولد وبلاگمو بهش تبریک بگم...
حتی نیومدم عید نوروز رو به مردم تبریک بگم...
حتی نیومدم رمضان رو تبریک بگم...
حتی نیومدم درباره کرونا و قرنطینه و مسائل پیرامونش بنویسم...
خلاصه این که این وبلاگ بیچاره که یک جورایی رفیق گرمابه و گلستان من حساب میشه، حسابی داشت خاک میخورد
اما همچنان بنظرم وبلاگ خیلی بهتر از شبکههای اجتماعیه، مخصوصا اینستاگرام...
خیلی اوقات به سرم میزنه که همین دلنوشتههارو تو اینستا بنویسم و به اشتراک بگذارم (البته یه مدتی هم این کار رو کردم ولی نتیجهی خاصی نداشت) ولی باز هم به این نتیجه میرسم که وبلاگم خیلی بهتره و اصولا کسایی که وبلاگ رو میخونن خیلی عاقل تر از مردم اینستاگرامن...
اینستاگرام فضایی شبیه به تیمارستان داره که هرکی خل بازیهاش بیشتر باشه یا بدنش عریان تر باشه، فالوورهاش بیشترن. از فضای اخلاقیش هم نگم براتون که کم از فاحشه خونه نداره متاسفانه...
کلا مردم در فضای افسار گسیختهی اینستاگرام رها شدن و تبدیلش کردن به یک محیط چیپ و سطح پایین.
جدیدا توییتر هم نصب کردم. خیلی فضاش با اینستا متفاوته. به شدت سطح بالاتر و باکلاس تره. آدمای دیوونه و سطح پایین توش کمتر پیدا میشن و عمدتا بحثهای جدی و منطقی و طعنهها و اعتراضات سیاسی، اونجا شکل میگیره.
مشکلش اینه که فضاش خیلی سیاست زده است و کلا همه چیز رنگ و بوی جهت گیزیهای سیاسی داره.
بعضاُ با حرفها و فعالیتهای قشر انقلابی، آدم یاد روزهای اواخر زمان شاه و اوایل انقلاب میفته که بحثهای داغ سیاسی و انلابی با گفتمانی مودبانه و عقلی و آزادی خواهانه شکل میگرفت
چقدر فلسفی شذم :)
حالا بگذریم از همهی این حرفها. من میخوام تمام مناسبتهای اخیر رو یکجا بهتون تبریک بگم:)
عید نوروزتون با دوماه تاخیر و رمضانتون با سیزده روز تاخیر مبارک :)
نوع مطلب :
روز نوشتها و دل نوشتهها،
برچسبها :
لینکهای مرتبط :